احتمالا ما برای این روی زمین هستیم که بخشی از تاریخ عبرت انگیز آیندگان باشیم. همونطور که توی کتابهای تاریخ از گذشتگان نوشتن و نتیجه گیری آخرش اینه که هی فلانی که داری این رو میخونی سرگذشت اون آدم و اون آدمها برای این اینطوری شد که فلان کار رو کردن و فلان رفتار رو داشتن و ما یعنی نسل آدمهای سال 1400 و قرن بیست و یک این سرزمین گزیده ای از همه اون چیزهایی هستیم که گذشتگان عبرت آموز ما برای ما گذاشتند. ما پر از درس و عبرتیم برای آیندگانی که امیدوارم نیایند.
غروب های تابستان، هوای شرجی و آفتابی که از سمت ساختمان های بلند پایین می رود. آدم های تکراری، نگاه های غم دار، انتظار برای رسیدن شبی بی هیجان.
غروب های تابستان ، هوای گرم و لیوان چایی که مزه مرگ می دهد.
بهار از اسمش بر میاد دختری جذاب و دلفریب باشه و کلی انرژی بده بهت ولی برعکسش تو بهار فقط دل آدم خواب می خواد
اونایی که در مورد لذت تنها بودن گفتن یا خیلی پولدارن یا خیلی افسرده