روزنوشت های یک ذهن آفتاب خورده
روزنوشت های یک ذهن آفتاب خورده

روزنوشت های یک ذهن آفتاب خورده

مشکل همینجاست. آدمهایی که جامعه اونها رو موفق می دونه تمرکز بالایی دارن و به جزییات اهمیت میدن اما برعکسش یعنی مخالف جهت این آدمها ظرفیت هنری دارند که این جامعه همینطور هرز میرن.

عوض یا عوضی؟

یک سری از آدمها هستند که تا موقعی که درد و رنج دارن و گرفتارن تو رو شریک احساساتشون می دونند. اما موقعی که به جایگاهی می رسند رشته های ارتباطی  ایجاد شده رو با بیخیالی تمام پاره می کنند. اون همون آدم نیست. تو همون آدم هستی هنوز. و این نشون میده آدمها به راحتی عوض میشن یا شاید هم عوضی