روزنوشت های یک ذهن آفتاب خورده
روزنوشت های یک ذهن آفتاب خورده

روزنوشت های یک ذهن آفتاب خورده

سرماخوردگی

سرماخوردگی یعنی زندگی بر وزن اکالیپتوس

معجزه نصف شبی

نصف شبی که بی خواب باشی و معجزه ای درش رخ نده، نصف شب نیست صبح ساعت هفت روز شنبه ست.

معجزه نصف شبی

نصف شبی که بی خواب باشی و معجزه ای درش رخ نده، نصف شب نیست صبح ساعت هفت روز شنبه ست.

آدم

آدم موجود ضعیفیه نه به این خاطر که با یه بیماری میمیره ، فقط به این دلیل که در پایان یه روز از شر ناامیدی نمیدونه به کجا پناه ببره.

یه لیوان چایی

یه لیوان چایی که دو دستی نگهش داشتی الان نقش همونیه که باید باشه و نیست. همه دلخوشی همین لحظه