روزنوشت های یک ذهن آفتاب خورده
روزنوشت های یک ذهن آفتاب خورده

روزنوشت های یک ذهن آفتاب خورده

چه اهمیتی داره فامیل نسبت فامیلی داشته باشه. فامیلی که دوستت نباشه چه اهمیتی داره. فامیلی که دوستت باشه در درجه اول یه دوسته و بعدش میشه فامیل. فامیلی که سالی یه بار بهانه رسم و رسومات زورکی بیاد و ببینت از عابرهای توی پیاده رو شهر دویست کیلومتر اونورتر غریبه تره.

بعضی وقتها یکی رو می خوای که بشینه کنارت هیچی نگه فقط نگاهت کنه و تایید کنه. هر چقدرم طول بکشه و هر چی دلت خواست براش بگی. نه الکی لبخند تایید بزنه برات. دقت کنه. از جنس خودت باشه. راه حلم نده که هی فلانی فلان کار رو بکن و این کار بهتره و ازین مذخرفات و مثل خیلی های دیگه م نباشه وقتی داری باهاشون درد و دل می کنی تا ثابت نکنن تو از بقیه وضعت بهتره یا من از تو بدترم نباشه. این آدم وجودش خیلی لازمه اما پشت سر هر رویایی سرابی وجود داره و اینجاست که باید بدونی این آدمی که آرزوی حضورش رو داری اونم نیازهایی داره و قرار نیست فقط و فقط برای تو و مشکلاتت تو این دنیا حضور داشته باشه و اینجاست که افسرده میشی. بیخیال میشی. همه چی رو رها می کنی میری دنبال خوندن کتاب قبلی. ناطور دشت از جروم دیوید سالینجر

پول

اگر به تعداد n راه برای پول درآوردن وجود داشته باشه. به تعداد n به توان ۱۰ راه برای خرج کردن و از دست دادنش وجود داره.

موفقیت

آدمهای بزرگی که میشناسیم و الگوی موفقیت حساب میشن و همه جا حرفهاشون به در و دیوار چسبیده و توی روزنامه و مجلات زرت و فرت از سخنان گوهر بارشون مطلب چاپ میشه بعضا آدمهای عوضی بودند من جمله بیل گیتس رییس سابق مایکروسافت که در دزدی از زحمات دیگران ترسی نداشت و مرحوم استیو جابز رییس اپل که به تند بودن و تهدید کارکنان خودش معروف بود. موفقیت به چه قیمتی؟ حقوق دو ماه کارگر رر نمیدی آقای مدیرعامل شرکت ساختمانی ایکس بعد سرتو بالا میگیری میگی من از صفر به اینجا رسیدم و تو یکی از حسابهام شش میلیارد پول خوابیده. خب لعنت به تو . اگه حق و حقوق مردم رو نخوری میتونی اینقد پول جمع کنی؟ من به این جمله اعتقاد دارم. زیاد زحمت کشیدن زیاد سختی کشیدن دلیل بر موفقیت و داشتن زندگی خوب و موفقیت نیست. چیزای دیگه م هست از جمله موارد بالا.

اعتیاد

اعتیاد اونجاییش بده که حاضری برای یه نخ سیگار تیکه های یه آدم معتاد پولدار رو تحمل کنی.