روزنوشت های یک ذهن آفتاب خورده
روزنوشت های یک ذهن آفتاب خورده

روزنوشت های یک ذهن آفتاب خورده

زندگی بدون عشق

چرا یه زندگی بدون عشق رو شروع می کنید در حالیکه می تونید هر دوتون سرتون تو کار خودتون باشه. واقعا اجبارتون نکردن. قرار نیست همه چی اتفاق بیفته و در ادامه ش و با ذکر اینکه خدا همه چی رو درست می کنه ادامه بدید. اگر نمی تونید با عشق شروع کنید، شروع نکنید. اون احساس لعنتی رو سرکوب کنید. وقتی زندگی رو شروع می کنید اتفاقهایی میفته و حاصلش بچه هایی هستن که فقط به دنیا اومدن که در مورد شما بگن فلانی زن و بچه داره. این خوب نیست.
نظرات 3 + ارسال نظر
sahar شنبه 18 دی 1395 ساعت 10:30 http://roya-94.blogsky.com/

دقیقا.
اما دیگه ساختمونیه ک ساخته شده
این باور جامعه منه
ب یه سنی رسیدی باید ازدواج تنی چون ازدواج کردی بچه ات کو باید داشته باشی
هیچی دلیل نداره
....
نمیشه تغییرش داد
...
کاش حداقل میشد یکم ویرایش کرد

وروجک سه‌شنبه 4 خرداد 1395 ساعت 11:29 http://voro-jak.blogsky.com

تا دوست داشتن و عشق نباشه، نمیشه...

دقیقا :)

شیرین سه‌شنبه 28 اردیبهشت 1395 ساعت 01:40 http://www.ladyinpink.blogfa.com

بوی آشنایی داره این متن.
بوی یه زندگیه آشنا

آره متاسفانه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد